استپسیس هارلو فانتزی جنسی ادی را برآورده کرد کون مخفی
.
استپسیس هارلو فانتزی جنسی ادی را برآورده کرد کون مخفی
استپبرو ادی در حال خیال پردازی در مورد قدم های نوجوانی اش هارلو بود. او در حالی که زیبایی خود را نوازش می کرد شروع به بو کردن بیکینی کرد. هارلو او را گرفت، در رختخواب به او ملحق شد و طعم بیدمشک صورتی او را به او چشید، تا اینکه او را لمس کرد و او را با چهره ای کون مخفی آشفته رها کرد.